21 کتاب تأثیر گذار تاریخ جهان
بسم الله الرحمن الرحیم
به مناسبت روز کتاب و کتاب خوانی
خبرگزاری تسنیم در خبری به نقل از مرکز اسناد انقلاب اسلامی 21 کتاب تأثیر گذار تاریخ را معرفی کرده است. در ادامه این خبر به نقل از خبرگزاری تسنیم آمده است:
مرکز اسناد انقلاب اسلامی، به بهانه هفته کتابخوانی به برخی از کتب تاثیر گذار در تاریخ جهان نگاهی داشته است. کتاب هایی که هر یک سرآغاز تحولی شگرف شده اند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، بشر هیچ گاه از آموختن بی نیاز نبوده و همواره در راستای برطرف نمودن نیازهایش آموخته و خواندن اولین گام او برای آموختن بوده است. نقطه آغاز رسالت پیامبر(ص) و دعوت اسلام، بر مبنای خواندن و مطالعه شکل گرفت. تمدنهای دیگر از کتاب، بهره بسیار بردهاند و فرهنگ خود را با آن تقویت کرده و رشد دادهاند. اسلام نیز پس از کتابت وحی توسط صحابی مورد اعتماد پیامبر(ص) و ترویج آن گسترش یافت. بنابراین دین پیامبر آخرین نیز بر پایه خواندن و آموختن منتقل شده و امروز مسلمانان فراوانی در دنیا به این شریعت گرایش پیدا کردهاند.
کتاب و کتابخوانی فرصتی برای آموختن و گستراندن تفکرات مختلف است. بشر در طول تاریخ تاثیرات فراوانی از این موهبت تحصیل کرده است. تاریخ جهان پر است از اتفاقات محیرالعقول و پستی و بلندیهایی که از کتب و نوشتنها و خواندنها آغاز شدهاند. انقلاب ها با بیانیه ها و اطلاعیه های شورانگیز رهبران آغاز شده اند. دیدنی ترین آثار و نمایشنامه ها، جذابترین آثار سینمایی از روی نوشته ها به تصویر کشیده می شوند. جریان ها و مکاتب فکری و فلسفی به وسیله کتاب پایه گذاری می شوند. مدل های اداره حکومت توسط همین مبانی کتابت شده مورد استفاده قرار می گیرند و هر آینه کتاب و کتاب خوانی و کتابت اهمیت و ارزشی والاتر می یابد.
مرکز اسناد انقلاب اسلامی، به بهانه هفته کتابخوانی به برخی از کتب تاثیر گذار در تاریخ جهان نگاهی داشته است. کتاب هایی که هر یک سرآغاز تحولی شگرف شده اند. اگرچه قیاس برخی با برخی دیگر درست به نظر نمی رسد و قطعا ارزش برخی کتب بسیار بیشتر و بیشتر از کتاب های دیگر است، اما با مطالعه در تاریخ کتابهای تاثیرگذار درمی یابیم که حقیقتا کتاب و خواندن سرآغاز تحول بوده است.
1- قرآن کریم
قرآن کریم بی شک تاثیرگذار ترین کتاب برای رقم زدن سرنوشت بشریت است. تاکنون میلیونها انسان آن را خوانده و با مفاهیمش آشنایی پیدا کرده اند. این کتاب، کلام الهی و معجزه ای از جنس دانایی است. حال آنکه هیچ گاه قدر و مرتبه آن شناخته نشده است. قرآن، کتاب هدایت و تعلیم و تربیت انسان ها به سوی کمال و نزدیک شدن به خداوند متعال است. خداوند در این کتاب شریف، قرآن را مایه درمان، شفا و رحمت میداند و میفرماید: «و ننزل من القرآن ما هو شفاء و رحمة للمومنین؛ و ما آن چه را برای مومنان مایه درمان و رحمت است، از قرآن نازل می کنیم... »
حضرت علی (علیه السّلام) می فرماید: «از این کتاب بزرگ الهی و آسمانی برای بیماری های خود شفا بخواهید و برای حل مشکلاتتان از آن یاری بطلبید، چون در این کتاب درمان بزرگترین دردها است... .» این کتاب دریای بی کران معارف بلند الهی است و هر کس به اندازهای که در این بحر بی پایان، شنا و غواصی کند، می تواند به همان اندازه از هدایت و معارف قرآن کریم بهره مند باشد. برخی افراد ممکن است از سطح آگاهی و همت کمتری برخوردار باشند که به طور طبیعی از قرآن کریم به همان اندازه همت و توانایی خویش بهره می برند، بعضی نیز از همت و آگاهی بالایی برخوردارند. هر انسانی در هر سطح و مقامی که باشد می تواند با تلاوت، انس با قرآن، تفکر، تدبر و عمل به دستورهای آن از هدایت و راهنمایی نسبی قرآن بهره مند شود.
ارنست رنان، فیلسوف شهیر فرانسوى درباره قرآن مىگوید:« در کتابخانه من هزاران جلد کتاب سیاسى، اجتماعى، ادبى و… وجود دارد که هر کدام را بیش از یک بار نخواندهام؛ اما یک جلد کتاب هست که همیشه مونس من است و هر وقت خسته مىشوم و مىخواهم درهایى از معانى و کمال به رویم باز شود، آن را مطالعه مىکنم. این کتاب، قرآن – کتاب آسمانى مسلمانان – است.»
2- نهج البلاغه
کتاب شریف نهجالبلاغه گزیدهای از خطبهها، نامهها و سخنان کوتاه امیرالمومنین علی بن ابی طالب(ع) است که سید رضی در قرن چهارم هجری قمری از نامهها و خطبه های ایشان فراهم آورده است. از جمله شاخصه های این کتاب، ترجمه های متعدد آن است. ترجمههای متعددی از این کتاب به فارسی در دسترس است که از آن میان میتوان به ترجمههای سید جعفر شهیدی، علی نقی فیضالاسلام، جواد فاضل، محمد تقی جعفری، سید محمدمهدی جعفری، حسینعلی منتظری، حسین انصاریان و محمد دشتی از نهجالبلاغه اشاره کرد. علامه امینی در جلد چهارم کتاب الغدیر 81 شرح نهجالبلاغه را معرفی کردهاست. معروفترین شروح نهجالبلاغه شرح ابن ابیالحدید معتزلی بغدادی، شرح ابن میثم بحرانی، شرح خوئی و از معاصران، ترجمه و تفسیر نهجالبلاغه اثر شیخ محمدتقی جعفری و شرح نهجالبلاغه تالیف شیخ محمد تقی شوشتری، را میتوان نام برد.
بسیاری از ادیبان طراز اول عرب از جمله عبدالحمید کاتب (قرن دوم)، جاحظ (قرن سوم)، قدامة بن جعفر (قرن چهارم)، ابن ابی الحدید (قرن ششم) و خلیل بن احمد فراهیدی (قرن هشتم) فصاحت نهجالبلاغه را ستودهاند. از جمله جاحظ در کتاب خود البیان والتبیین —که به گفتهٔ ابن خلدون یکی از ارکان چهارگانه ادب محسوب میشود— با نقل یکی از سخنان علی (ع) میگوید «اگر فقط همین عبارت به دست ما رسیده بود کفایت میکرد و برای دلالت داشتن بر فصاحت و بلاغت در عالیترین مرتبه جای میگرفت و با وجود آن برای پی بردن به ارزش بلاغی سخنان علی به دیگر سخنانش نیاز نداشتیم». علی الجندی رئیس دانشکده علوم در دانشگاه قاهره در مقدمه کتاب «علی بن ابی طالب، شعره و حکمه» درباره نثر نهجالبلاغه میگوید: نوعی خاص از آهنگ موسیقی که بر اعماق احساسات پنجه میافکند در این سخنان هست، از نظر سجع، چنان منظوم است که میتوان آنرا «شعر منثور» نامید. جرج جرداق مسیحی در مورد نهج البلاغه چندیدن کتاب نوشته و گفته: «بعد از امام علی (ع) کسی را سزاوار نویسندگی ندیدم به همین دلیل جز ایشان در مورد کسی ننوشتم.»
شیخ محمد عبده از مفتیان پیشین مصر از جمله کسانی بود که به شرح و تبلیغ نهج البلاغه در میان جوانان مصری پرداخت. وی در مقدمه شرح خود گفته است: «در همۀ مردم عرب زبان یک نفر نیست مگر آنکه معتقد است سخن علی بعد از قرآن و کلام نبوی شریفترین و بلیغترین و پرمعنیترین و جامعترین سخنان است.»