کتاب بازان

۹ مطلب با موضوع «رمان» ثبت شده است

چهارشنبه, ۲۶ خرداد ۱۳۹۵، ۰۶:۱۰ ق.ظ

بینوایان

بی نوایان


بسم الله الرحمن الرحیم

نام کتاب: بینوایان 

نویسنده: ویکتور هوگو

مترجم: حسینقلی مستعان

ناشر: انتشارات امیرکبیر؛ قیمت چاپ بیست و پنجم، دوره دو جلدی: 50000 تومان؛ 1647 صفحه

 


 حسب تجربه ای که در حوزه معرفی کتاب نوشتن دارم، به این نتیجه رسیده ام که هر قدر کتابی که می خوانی عمیق تر، غنی تر، خواندنی تر و پربارتر باشد، قطعا معرفی آن سخت تر خواهد بود.

معرفی کردن «بینوایان»، این اثر سترگ ادبیات جهان واقعا کار سختی هست. با یک کتاب بسیار مهم، عمیق و چندین وجهی مواجه هستیم. بینوایان کتابی است فلسفی، انقلابی، داستانی، حِکمی، تاریخی، روانشناسی، جامعه شناسی و ...! و این همه، تعارف و یا این که چون بزرگان این کتاب را تجلیل کرده اند ما هم بگوئیم، نیست. اگر در یک جمله بخواهم از بینوایان بگویم، آن جمله این است:

 بینوایان کتاب زندگی است.

و جمله دوم هم اینکه خواندنش برای هر انسانی که دوست دارد با فراز و نشیب های حیات آشنا شود و درک صحیحی از زندگی داشته باشد، نافع خواهد بود. 

بینوایان در کنار اینکه یک اثر داستانی فوق العاده است (منظور وجود عناصر داستانی نظیر قصه، شخصیت ها و شخصیت پردازی های عالی، تعلیق و ...) پر از حکمت و گوهر های حکیمانه است. ویکتور هوگو توانسته است در بستر یک داستان پرکشش برایمان از تاریخ (به طور خاص انقلاب کبیر فرانسه و همین طور در جای جای کتاب گریزهای فراوانی به برهه های دیگر تاریخ بشر می زند) و همین طور اسطوره های ملل، سیاست، فلسفۀ زندگی و مرگ، حکمت ها و تدبیرهای الهی در زندگی انسان ها سخن بگوید. خوانندۀ مشتاق می تواند براحتی نگاه حکیمانه و اصولی ویکتور هوگو را از پس پرده حوادثی که بر جناب ژان والژان (شخصیت اصلی داستان) می گذرد، ببیند. همین طور تحلیل های عمیقی که هوگو از مسائل اجتماعی (فی المثل نظیر «آرگو» که زبان طبقه اوباش پاریسی بوده است و یا نحوه مدیریت فاضلاب و به طور خاص فاضلاب شهر پاریس) دارد را مشاهده کند.

 نویسنده در جای جای کتاب نقش بی بدیل خالق هستی و حکمت هایش در امورات را به زیبایی و با بیانی پذیرفتنی به رخمان می کشد.

یکی از نگاه های بسیار حکیمانه ای که هم در روحِ حاکم بر کتاب مستتر است و هم جناب هوگو به طور خاص در بخشی از کتاب به آن اشاره می کند تعریف و نوع نگاه عالمانه ای است که نویسنده به مقوله خوشبختی و سعادت دارد.(که در ادامه همین یادداشت، این بخش کوتاه از کتاب را خواهید دید)

هوگو شبه روشن فکران محو در همه چیز و غایب از مفهوم و حیقیقت زندگی و مفهومی مهم به نام وظیفه را به سخره می گیرداصل مهمی در زمینۀ تاریخ نگاری را به مورخ هوشمند گوشزد می کند؛ مبانی شناخت جامعه و مفهوم رشد و ترقی را در مقام یک جامعه شناس تبیین می کند. مسیر تطور انقلاب اجتماعی و چگونگی همراهی کردن یا نکردن مردم با حوادث را تشریح و تحلیل می کند و همین طور از دیکتاتوری و جمهوریت سخن ها می گوید.

نویسنده نگاه معاد باور و مرگ آگاه اش را عالمانه، در خلال داستان و مباحث غیرداستانی کتاب نشانمان می دهد؛ و این جاست که در می یابیم ویکتورهوگو چه نگاه متعالی و عمیقی نسبت به مفهوم مرگ دارد.

یکی از مباحث مهم کتاب بررسی سیر تطورات انقلاب کبیر فرانسه در یک بازه حدود سی ساله است. همان طور که ذکر شد نگاه جامع نویسنده به مقوله انقلاب و به طور خاص انقلاب فرانسه برای جویندگان و پژوهندگان در این حوزه قطعا مفید و نافع خواهد بود؛ چرا که جناب هوگو در بطن این حوادث حضور داشته است (البته این نگاه هوگو براحتی قابل تسری به دیگر انقلاب ها است و می توان آن ها را با این عینک هوشمندانه هوگو تحلیل کرد).

در کنار همه این هایی که گفته شد که قطعاً قطره ای است از دریای بزرگ بینوایان، از نگاه بنده مهم ترین امتیاز کتاب بینوایان نگاه تکامل یافته و جامعی است که هوگو به مفهوم و مقوله زندگی دارد. این نگاه -که به نوعی روح حاکم بر کتاب است- از ابتدای کتاب که با حکایت زندگی و مشی جناب بین ونو؛ اسقف دینی (دینی نام شهری است که جناب اسقف در آن ساکن است) آغاز می شود و تا انتهای کتاب -همراه و شانه به شانه اتفاقات طولانی و پر هیجانی که بر ژان والژان و کوزت و ماریوس و تناردیه ها می گذرد- قابل ردیابی است.

حرف دیگر بنده این است که خواندن نسخه کامل بینوایان، این اثر بزرگ ویکتور هوگو، تجربه ای نیست که بتوان براحتی قید آن را زد؛ از کتبی است که به نظر من حداقل و تأکید می کنم که حداقل یک بار خواندن آن بسیار نافع خواهد بود (و این تأکید بر حداقل یک بار برای کسانی است که حوصله چند بار خواندن یک کتاب را ندارند؛ وگرنه بینوایان براحتی ارزش چند بار خواندن را دارد). واقعا حیف است که انسان با کتاب و کتاب خوانی مأنوس باشد و حداقل یک بار بینوایان، این کتاب بزرگ ادبیات فرانسه و جهان را نخوانده باشد. ملت فرانسه به نظر من بخاطر بینوایان باید مدیون این نویسنده بزرگ باشد.

و در نهایت شما را مهمان قسمتی از این کتاب بزرگ می کنم که جناب هوگو از مفهوم زندگی و خوشبختی به زیبایی سخن می گوید:

«نسبت به عقوبت دیدگان شفقت داشته باشیم. دریغا! ما خود کیستیم؟ من که با شما سخن می گویم کیستم؟ شما که گوش بمن دارید کیستید؟ از کجا میآییم؟ آیا کاملا اطمینان داریم که پیش از آنکه زاییده شویم کاری نکرده ییم؟ زمین خالی از شباهت به یک زندان نیست. از کجا معلوم است که آدمی، یک بازداشت شدۀ عدل الهی نیست؟

از نزدیک به زندگی بنگرید. این زندگی چنان ساخته شده است که در همه جایش عقوبتی احسس می شود.

آیا شما آن کسید که خوشبخت نام دارد؟ - بسیار خوب؛ با اینهمه همه روزه غمگین هستند.- هر روز، اندوه بزرگی یا پروای کوچکی ویژۀ خود دارد. دیروز برای سلامت کسی که نزد شما عزیز است می لرزیدید، امروز بر سلامت خود بیمناکید. فردا اضطرابتان راجع به پول خواهد بود، پس فردا زخم زبان یک مفتری اندوهگینتان خواهد ساخت؛ پسین فردا بدبختی یک دوست سبب تأثرتان خواهد شد؛ سپس بدی یا خوبی هوا، پس از آن شکستن یا گم شدن چیزی گرانبها. پس از آن تفریحی که بدلیل آن وجدان و ستون فقرات ملامتتان میکنند؛ یکبار دیگر، جریان امور عمومی. این درصورتیست که دردهای دل را بشمار نیاوریم و همچنین امتداد مییابد. ابری از میان میرود، ابر دیگری پدیدار میشود. در هر صد روز بزحمت یک روز اتفاق میافتد که آفتاب شادمانی برای شما بدرخشد و حال آنکه شما از افراد نادری هستید که سعادت دارند! اما دیگر آدمیان، ظلمت راکد برسرشان افتاده است.

روح های خردپیشه، این عبارت را کمتر بکار میبرند: «خوشبختان و بدبختان».

در این جهان که مسلماً دهلیز عالم دیگری است خوشبخت وجود ندارد. تقسیم واقعی بشری از این قرار است: روشنان و تاریکان.

کاستن از تعداد تاریکان و افزودن بر تعداد روشنان هدف اصلی است. از این است که فریادکنان میگوییم؛ آموزش! دانش! خواندن را آموختن، روشن کردن آتش است. از هجی کردن هر هجا شراره یی بیرون میجهد.

در واقع کسی که میگوید: روشنایی، واجب نمیآید که بگوید: شادمانی. آدمی در روشنایی رنج میبرد؛ افراط در آن می سوزاند. شعله دشمن بال و پر است. سوختن و از پرواز وانماندن خارقه یی از نبوغ است.

هنگامی که بشناسید و هنگامی که دوست بدارید، بازهم رنج خواهید برد. روز با چشم اشکبار بوجود میآید. روشنان اگر هم هیچ مورد برای گریستن نداشته باشند بر ظلمت زدگان می گریند.»

 

و به عنوان حسن ختام این معرفی بخشی از نظرات رهبر انقلاب، درباره این کتاب بزرگ را می آورم: (اینجا)

یادم افتاد که «ویکتورهوگو» در «بینوایان» اگر خوانده باشید شرح جنگهای «ناپلئون» را می‌دهد. یعنی بخشی از جنگهای ناپلئون را شرح می‌دهد. به اعتقاد من، ویکتورهوگو بهترین صحنه‌ها را در بیان حرفهای خودش تصویر کرده است. ویکتورهوگو یک حکیم است. ویکتور هوگو یک نویسنده‌ی معمولی نیست. واقعاً به همان معنایی که ما مسلمانان «حکیم» را استعمال می‌کنیم و به‌کار می‌بریم، یک حکیم است و بهترین حرفهایش را در «بینوایان» زده است. «بینوایان» هم یک کتاب حکمت است و به اعتقاد من، همه باید «بینوایان» را بخوانند.

یا در جایی دیگر این گونه درباره بینوایان سخن می گویند:

«به نظر من بینوایان ویکتور هوگو برترین رمانی است که در طول تاریخ نوشته شده است. من همه‌ی رمان‌های طول تاریخ را نخوانده‌ام، شکی در این نیست، اما من مقدار زیادی رمان خوانده‌ام که مربوط به حوادث قرن‌های گوناگون هم هست. بعضی رمان‌های خیلی قدیمی را هم خوانده‌ام. مثلاً فرض کنید کمدی الهی را خوانده‌ام. امیرارسلان هم خوانده‌ام. الف لیله و هزار و یک شب را هم خوانده‌ام. وقتی نگاه می‌کنم به این رمانی که ویکتور هوگو نوشته، می‌بینم این چیزی است که اصلاً امکان ندارد هیچ کس بتواند بهتر از این بنویسد یا نوشته باشد و معروف نباشد و مثل منی که در عالم رمان بوده‌ام، این را ندیده باشم یا اسمش را نشنیده باشم ... من می‌گویم بینوایان یک معجزه است در عالم رمان‌نویسی، در عالم کتاب‌نویسی. واقعاً یک معجزه است ... من به همه‌ی جوان‌ها توصیه می‌کنم، نه حالا که دارم با شما صحبت می‌کنم، بارها این را گفته‌ام. زمانی که جوان‌ها زیاد دور و بر من می‌آمدند قبل از انقلاب، بارها این را گفته‌ام که بروید یک دور حتماً بینوایان را بخوانید. این بینوایان کتاب جامعه‌شناسی است، کتاب تاریخی است، کتاب انتقادی است، کتاب الهی است، کتاب محبت و عاطفه و عشق است.»

بینوایان گفتنی و نوشتنی فراوان دارد؛ سعی می کنم ان شاالله در خلال معرفی کتاب های آینده بخش های دیگری از کتاب را نیز در اختیار شما عزیزان قرار دهم.

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ خرداد ۹۵ ، ۰۶:۱۰
احمد احمدی
شنبه, ۲۱ شهریور ۱۳۹۴، ۱۲:۳۲ ب.ظ

جنایت و مکافات

بسم الله الرحمن الرحیم

نام کتاب: جنایت و مکافات

نویسنده: فئودور داستایفسکی

مترجم: مهری آهی

ناشر: مؤسسه سهامی انتشارات خوارزمی، قیمت چاپ نهم به سال 1393: 35000 تومان، 777 صفحه قطع رقعی

 

چرا باید کلاسیک ها را خواند؛ عنوان کتابی است از نویسنده ایتالیایی؛ ایتالو کالوینو. حداقل فایده مترتب بر خواندن کلاسیک های برتر تاریخ ادبیات این است که به صورت خود آگاه و یا نا خود آگاه این مطالعه سطح توقع انسان را در حوزه مربوطه بالا خواهد برد (البته ممکن است خود خواننده متوجه این موضوع نشود).

جنایت و مکافات رمانی است نسبتا طولانی (البته نه در مقایسه با کتاب هایی چون کنت منت کریستو یا در جست و جوی زمان از دست رفته!!!) از نویسنده شهیر روسی، فئودر داستایفسکی. اتفاقات رمان در شهر سنت پترزبورگِ نیمه دوم قرن 19 میلادی می گذرد و مثل فضای غالب آثار داستایفسکی شخصیت ها و افراد درگیر از قشر فقیر و کم درآمد و یا حتی بی درآمد! هستند. از نگاه من یکی از ویژگی های خوب این رمان قصه داشتن است؛ یعنی چه، یعنی اینکه داستان، اتفاق (حادثه) دارد، تعلیق دارد (البته تعلیق این رمان آن قدری نیست که کتاب را نتوانید زمین بگذارید) و شخصیت های متعدد هم، زندگی بودن را بیشتر نشان می دهد. در کنار این قصه نویسنده خیلی روی مسائل روان شناختی و روحیات شخصیات ها کار می کند و تحلیل ها و شخصیت پردازی خوبی تقریبا از همه شخصیت های اصلی موجود است.

رمان شخصیت های زیادی دارد و توصیه می کنم قبل از شروع کردن کتاب (که خواندن کتاب هم زمان بر است و هم کمی حوصله می خواهد) قلم و کاغذ در کنارتان باشد تا اسامی شخصیت ها متعدد کتاب را یادداشت کنید، و فی المثل اگر در صفحه 500 به اسمی برخوردید و این فرد در صفحه 70 برای اولین بار معرفی شده است، به تکاپو نیفتید برای فهمیدن اصل و نسب فرد مذکور! (شخصا حدود 50 مورد یادداشت داشتم، تازه اسامی گاهی اوقات کمی پیچیده می شود و شخصیت ها با اسامی کوچک و بزرگ معرفی می شوند).

و حرف آخر اینکه در کنار هنرمندی نویسنده در معرفی شخصیت ها و داستان پردازی، مزیت دیگر کتاب، آشنا شدن خواننده با تفکرات حاکم بر بخشی از پایتخت روسیه در آن برهه زمانی است و پیدا کردن شناختی محدود از اندیشه و گفتمان هایی که شبیه به آن ها در انقلاب 1917 قدرت را در دست گرفتند.

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ شهریور ۹۴ ، ۱۲:۳۲
احمد احمدی
جمعه, ۱۰ بهمن ۱۳۹۳، ۱۱:۵۰ ق.ظ

آبلوموف و آبلوموویسم؛ از روسیه تا...

تصویر جلد از سایت ناشر اخذ شده است

بسم الله الرحمن الرحیم

نام کتاب: آبلوموف

نویسنده: ایوان گنچاروف

مترجم: سروش حبیبی

ناشر: فرهنگ معاصر

قیمت کتاب به چاپ سال 1390، 24000 تومان، 896 صفحه، قطع پالتویی

تا پیش از این از ادبیات روس چیز زیادی نخوانده بودم و الآن که مرور می کنم جز پدران و پسران تورگنیف، قمارباز داستایفسکی و چند داستان ریزه میزه از چخوف چیز دندان گیر دیگری نخوانده بودم. با این که همه این کتاب ها آثار درجه یکی در نوع خود محسوب می شوند، نتوانسته بودم لذت کافی کما هو حقه- از آن ها ببرم. اسامی اشخاص عجیب و غریب بود و فضاهای تصویر شده هم باب طبع نبودند. اما این کتاب نهصد صفحه ای کاری کرد کارستان. خواندنش تجربه و سفری بود لذت بخش و باعث پسرخالگی و آشتی من با ادبیات روس و غول های آن شد.

از آبلوموف سخن گفتن آسان است. انسان شریف و نجیبی که در ادبیات سمبل کاهلی، تن آسانی و امروز و فردا کردن شده است. آبلوموف شخصی است پیوسته غرق در تفکر، هم عنان با خواب، در اندک ساعات بیداری درازکش و در بهترین حالات لمیده است. فردی نجیب که املاک زیادی در روستا به او ارث رسیده است. کار خاصی نمی کند و کسانی که زیاده در کار و تلاشند را با دیدۀ عبرت بین، افسوس کنان و با تبسمی برلب می نگرد و به حال زار آن ها افسوس می خورد. برای تنبلی دلیل های بسیاری دارد و برای آن فلسفه هایی بسیار شیرین و مقبول می بافد.

واقعاً هم جای تعجب است؛ رمانی که بر پایه سستی و رخوت شخص اول آن بنا شده است، چرا تا این حد جذاب و درگیر کننده است. در این رمان آبلوموف یک رفیق نیمه آلمانی، نیمه روسی به نام شتولتس دارد که فردی بسیار کاری و پویا است و تضاد داستان را ایشان ایجاد می کند.

آبلوموف در این داستان از درگیری های عاطفی به قول جناب سعدی؛ چنان که افتد و دانی- هم چندان برکنار نیست و چند ماهی به مدد صحنه سازی های! عشق، زندگیش رنگ تازگی می گیرد ولی الگا نامزدش- می بیند که آبلوموف بیدی نیست که با این بادها بلرزد و مسکن مألوف خود را با عشق و این دست اوهام! ترک کند.

کار گنچاروف در این کتاب توصیف ماجراها است و بس و نتیجه گیری بر عهده شخص شخیص شما دوست عزیز است. چه بسا که فلسفۀ آبلوموف دیدگاه خیلی بدی نباشد؛ اگر زیاد به افراط کشیده نشود. خلاصه اگر همچون آبلوموف مستمری مکفی ماهانه دارید و از دنیای خدا انتظاری جز هشت ساعت مشغولی در محیط کار، هشت ساعت در کنار خانواده بودن و هشت ساعت خواب ندارید، بدانید و آگاه باشید که آبلوموویسم بی رحمانه در کمین شما نشسته است.



۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ بهمن ۹۳ ، ۱۱:۵۰
مصطفی تورنگ
جمعه, ۱ شهریور ۱۳۹۲، ۰۲:۱۳ ق.ظ

قمار باز

بسم الله الرحمن الرحیم

قمارباز

فیودور داستایفسکی

انتشارات نیلوفر

شناخت و اطلاعات زیادی از زندگی و آثار داستایفسکی ندارم. یک کلمه قصار منتسبِ به او در ذهن دارم به این مضمون: انسان به هرچیزی عادت می کند ولی نپرسید به چه قیمتی. همچنین اسم چند تا از کتاب هایش را می دانم و نیز میزان صحت انتساب این نقل قول را هم نمی دانم در چه حد است.

قمارباز خواندن من هم حکایتی دارد. کتاب را مرداد 88 از یک کتابفروشی در شهر ملایر خریدم، شهریور 90 حدوداً تا صفحه 108 آن را خواندم و بعد به توصیه شخصی بسیار محترم برای مدتی طولانی رمان خواندن را کنار گذاشتم ولی دوباره ناپرهیزی کردم و 119 صفحه باقیمانده را  هم 31 مرداد 92 تمام کردم. البته این وقفه به نظر خودم به کلیات مطالعه اثر خللی وارد نکرده است.

 همان طور که قبلاً آمد شناختی از زندگی نویسنده ندارم ولی آنقدر روحیّات یک قمارباز را به خوبی توصیف می کند و جزئی ترین حالات و ذهنیّات وی را به نحو بسیار خوبی شرح می دهد که انسان گمان می کند نویسنده مدتی در این کسوت بوده است و یک یا چند بار دارایی خود را سر قمار از دست داده است. توصیفات به قدری زنده و مهیّج هستند که انسان دچار تردید می شود که آیا نویسنده قبلاً قمارباز بوده است یا نه، هرچند صرف قمار باز بودن نمی تواند دلیل این توصیفات و فضاسازی های زنده باشد. این اولین رمانی است که از داستایفسکی خوانده ام و راغب شدم که دوباره هم سراغ آثار دیگر وی بروم. در بحبوحه توصیف روحیّات قمارباز و اتفاقات سر میز رولت یاد بخش هایی از رمان «بیوتن» نوشته رضا امیرخانی افتادم. فصلی که ارمیا در لاس وگاس وارد کازینویی می شود و آن اتفاقات دنباله دار می افتد و همچنین در حین خواندن کتاب یاد آیه مربوط به قمار در قرآن کریم افتادم:

یسْأَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَیسِرِ قُلْ فِیهِمَا إِثْمٌ کَبِیرٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَإِثْمُهُمَا أَکْبَرُ مِنْ نَفْعِهِمَا (البقره 219)

در باره شراب و قمار از تو سؤال می‌کنند، بگو: «در آنها گناه و زیان بزرگی است؛ و منافعی (از نظر مادی) برای مردم در بردارد؛ (ولی) گناه آنها از نفعشان بیشتر است.(1)

هنر داستایفسکی این است که شور و اعتیاد موجود در قمار را فقط در قالب یک شخصیت به خواننده نشان نمی دهد و برای این کار سراغ دو نفر می رود؛ یک مرد و یک زن، یکی حرفه ای و دیگری به شدت غیرحرفه ای، دو نفر با روحیّات متفاوت ولی وجه مشترکی که متناسب با شخصیت افراد نمایان می شود موضوع جادوکنندگی و ربایش عقل است که هنگام غرق شدن در قمار اتفاق می افتد. شخصیت اصلی کتاب یک قهرمانِ محض نیست و نمی توان گفت یک شخصیت سفید است ولی من در مواقعی با وی همذات پنداری می کردم و از آنجایی که خودخواهی جزئی از وجود اکثریت قریب به اتفاق انسان هاست، لاجرم برایم دوست داشتنی بود و با برد و باخت هایش خوشحال و ناراحت می شدم.

عبارت منتخب کتاب:

«شاید این گونه باشد که روح، با گذر از نه توی احساس ها، سیر نمی شود بلکه به واسطۀ آنها تحریک می شود و خواهان احساس های بیشتر و قوی تر می شود و آن قدر ادامه می دهد تا یکسره خسته و هلاک شود.» صفحه 187

عبارتی که به طور مطلق و قطعی نمی پسندم و آنرا همیشه صادق نمی دانم ولی بسیار زیبا است و مصادیق بسیار زیادی می تواند داشته باشد. و در نهایت خواندن کتاب را به هیچ وجه به کسی توصیه نمی کنم هر چند گفته اند الانسان حریص علی ما منع، البته در اینجا منعی در کار نیست فقط موضوع وقتی است که از بین می رود. اگر مایل به خواندن رمان و یا ورود به حوزه ادبیات داستانی هستید _ مثل استادم که خواندن آثار شهید مطهری _ طبق سیر مطالعاتی _ را برای تقویت بنیان های دینی توصیه می کند _ من خواندن برخی از آثار رضا امیرخانی را طبق لیست زیر توصیه می کنم:

1. از به

2. ارمیا

3. من او

4. بیوتن

5. داستان سیستان

6. قیدار

 

1)متن و ترجمه قرآن از نرم افزار المبین گرفته شده است

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ شهریور ۹۲ ، ۰۲:۱۳
احمد احمدی
پنجشنبه, ۶ تیر ۱۳۹۲، ۱۲:۲۵ ق.ظ

سفر به گرای 270 درجه


بسم الله الرحمن الرحیم

سفر به گرای 270 درجه

احمد دهقان

انتشارات سوره مهر



احمد دهقان رو اولین بار با مجموعه داستان «من قاتل پسرتان هستم» شناختم. مجموعه داستانی با فضایی فوق العاده واقعی (رئال) و بشدت، بشدت تلخ درباره دفاع مقدس. وی از زاویه ای متفاوت به جنگ نگاه می کند. کسی که در جنگ تحمیلی حضور داشته و تلخی ها و شیرینی های آن را لمس کرده است. به زعم بنده هنر اصلیِ دهقان (در کنار هنرهای دیگر وی در داستان نویسی و توصیف وقایع جنگ) این است که در عین اینکه تلخی های جنگ را روایت می کند بدون اینکه حرفی از زیبایی های دفاع مقدس بزند خواننده را وادار می کند که این زیبایی هایِ فوق العاده خواستنی را ببیند، بدون اینکه گنده گویی کند یا به توضیحات اضافیِ شعارگونه بپردازد.

سفر به گرای 270 درجه خاطرات چند روزه دانشجویی (و یا دانش آموزی) است از یک رفتن به مرخصی برای امتحانات و برگشتن به جبهه. دهقان در عملیات مهم و ظفرمندانه کربلای پنج حضور داشته است و در این کتاب توانسته با مشی و منش داستان نویسی و روایت گریِ خود فضای حاکم بر روابط بین رزمندگان یک دسته ای از یک گروهان را به خوبی روایت کند. دسته ای که رسولِ 16 ساله یکی از اعضای آن هست و همین رسول، کمکِ تیربارچی آقا عبداللهِ 30 ساله هست که شخصیت اول داستان دوست دارد وضعیت دخترِ کوچولوی وی را جویا شود. توصیفات فوق العاده واقعی و خوب دهقان از حجمِ آتشِ دشمن، انفجار گلولۀ توپ و خمپاره و تجهیز فوق العاده قوی دشمن و کمبودهای نیرو و تجهیزات نیروهای خودی بدون هیچ گونه شعارزدگی و توضیحاتِ اضافی ذهن خواننده را واقعاً درگیر واقعیتِ جنگ 8 ساله ما می کند. هرچند در بعضی مواقع فضاسازی ها و نحوه توضیحِ محل استقرارِ خاکریزها و امثالهم طوری نیست که بتوان یک تصویرِ ذهنیِ دقیق از فضا داشت ولی این ضعف درکنار توصیفات فوق العاده زیبا و واقعیِ دهقان براحتی قابل چشم پوشی است. خیلی درباره کتاب توضیح دادم و این یادداشت رو با این مقایسه تموم می کنم، که مقایسه کنید توضیحات دهقان دربارۀ مسؤول کارگزینی (که گویا برا گذراندن یک طرح اجباریِ شش ماهه به جبهه آمده) با بعضی از شخصیت های فیلم اخراجی ها که در فیلم چه زننده و مبتذل شخصیت این گونه افراد توصیف می شود و دهقان چه هنرمندانه و با نهایت ایجاز این ها رو توصیف می کند. به زعم من دهقان با این ایجاز می خواهد بگوید که این ها ارزش پرداختنِ بیش از این را هم ندارند.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ تیر ۹۲ ، ۰۰:۲۵
احمد احمدی
دوشنبه, ۱۳ خرداد ۱۳۹۲، ۰۱:۴۲ ب.ظ

از هر کتابی سخنی

خاطرات شازده حمام جلد سوم

دکتر محمدحسین پاپلی

انتشارات پاپلی


خاطرات پاپلی دیگر جای خود را بین جماعت کتابخوان باز کرده اند.پاپلی قلمی بحق سحرآمیز دارد و کافیست یکی از کتابهایش را بخوانید تا مشتری همیشگی نوشته های این یزدی شیطان جغرافیدان شوید.این کتاب اکثرش به عشایر کرد شمال خراسان میگذرد. و خلاصه حلوای تنترانیست که تا نخوری ندانی.


سیاحت شرق

آقانجفی قوچانی

انتشارات امیر کبیر


کتاب را برای بار دوم خواندم.خاطرات این سید قوچانی که حدود سی سال را در نجف به طلبگی تا رسیدن به مقام اجتهاد میگذراند.و در این راه چه مصایبی را که از سر نمیگذراند.کتاب از ان جهت که یک جهان بینی مومنانه به زندگی انسان بدهد فوق العاده عالیست.و طنز کتاب در جاهایی از خنده روده برتان میکند.که البته باید دانه معنی را ازان گرفت.بخشی از کتاب هم در باره حوادث مشروطیت ایران در نجف و واکنش های استاد نجفی قوچانی،اخوند خراسانی میگذرد که در نوع خود خیلی خواندنی است.حیف است که انسان این کتاب را در جوانی نخواند.


سایه ملخ

محمدرضا بایرامی

انتشارات سوره مهر


محمدرضا بایرامی متخصص نوشتن قصه های روستاست.در این کتاب که برای گروه سنی نوجوان نوشته شده است.بایرامی شرح یکی از روستاهای نزدیک مرز عراق را نوشته است.نقطه قوت بایرامی توصیفات جاندارش است. و با این توصیفات ما را برد به سالهای نوجوانی مان که با کتاب های سرشار،میرکیانی و خود بایرامی و دیگران داستان ها داشتیم.


رابینسون کروزو

دانیل دفو

ترجمه مرجان رضایی

انتشارات مرکز


این را بعد از دن کیشوت پدر رمان دانسته اند. و همگان میدانند رابینسون فردی است که اندرزهای پدر را به کناری می ‌زند. به سودای پول می افتد و  از طوفان کشتی به جزیره ای چنگ می زند. و سالها زندگانی قشنگی را با استفاده از طبیعت و باقیمانده کشتی شکسته شده تشکیل می دهد.کتاب رفرنس کلی از داستانهای جدید است. و فیلم تحسین شده زندگی پای هم به نوعی ادای دینی به این داستان می توان باشد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ خرداد ۹۲ ، ۱۳:۴۲
مصطفی تورنگ
شنبه, ۲۴ فروردين ۱۳۹۲، ۰۸:۳۳ ب.ظ

اسماعیل

اسماعیل

امیرحسین فردی

سوره مهر

"اسماعیل" پسر یتیمی‌ست که در محلات جنوبی تهران زندگی می کند. با دوست‌هایی مثل علی‌خالدار، بایرام‌دراز و مختار‌زیبایی آشنا می‌شود. درس را ول می کند، قهوه‌خانه‌ نشین می‌شود. به سن سربازی می رسد. از صدقه‌سری یتیمی، معاف می شود. با وساطت عامل پخش مواد مخدر به استخدام بانک در می‌آید. رسمی می‌شود. حقوق مکفی می‌گیرد. عاشق می‌شود. استخوان می‌ترکاند. غم عشق به مسجد رهنمونش می‌کند و دست آخر در سال‌های پایانی نظام شاه با حوادث انقلاب گره می‌خورد.

در کتابخانه‌ی کوچکم دو کتاب دیگر نیز از امیرحسین فردی دارم و آن‌ها را خوانده‌ام، یکی"کوچک خان جنگلی" که به زندگی میرزا کوچک خان می‌پردازد و دیگری "سیاه چمن" که مثل همین کتاب به روزهای اول انقلاب ایران مربوط است و در فضای خان و خانبازی دهات و ولایات کوچک روایت می‌شود.

امیرحسین فردی به نوعی زندگی خودش را در این کتاب به تصویر کشیده است. خانواده فردی مثل اسماعیل از دامنه سبلان به تهران آمده بودند. مثل او وارد فضای مسجد شده بود و همین‌طور به جریان مبارزات انقلاب پیوسته بود. جالب است که بدانید جایزه‌ی معتبر شهید غنی‌پور دقیقأ برآمده از مسجد جوادالائمه، مسجد محله امیرحسین فردی‌ست.

خواندن بعضی از فصل‌های کتاب واقعأ لذت بخش، شیرین و درگیرکننده است و بعضی فصل‌ها هم متأسفانه ملال‌آور؛ می‌شود حین خواندن از چند فصل پرید و چیز زیادی را از دست نداد. کتاب قرار است سه‌گانه‌ای باشد و فردی جلد دومش را به انتشارات سوره مهر تحویل داده و احتمالأ در نمایشگاه 92 عرضه خواهد شد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ فروردين ۹۲ ، ۲۰:۳۳
مصطفی تورنگ
سه شنبه, ۲۲ اسفند ۱۳۹۱، ۰۳:۳۸ ب.ظ

ملکه سرزمین های آفتابی فتح ناشده؛ فرح

شاه بی شین

محمدکاظم مزینانی

سوره مهر

محمد کاظم مزینانی را به عنوان شاعر کودکان  میشناختم؛ که اتفاقا شاعر خوبی هم بود. و از هم ردیفانش شعرهای بهتری می سرود. .اما با رویکرد جدید حوزه هنری و توجه دوچندان این موسسه به رمان و داستان، مزینانی نیز به حوزه داستان وارد شده و از حق نگذریم بسیار خوب ازین عهده بر آمده است. کتاب با دیدی کاملا منصفانه، داستانی، وغیر ایدیولوژیک- که عامل مرگ داستان است- نوشته شده است. اگر افتتاحیه بدخیم داستان را فاکتور بگیریم و از آن عبور کنیم با رمانی جذاب، پرکشش و گیرا مواجه هستیم. احتمالا یکی از دلایل جذابیت کتاب، پتانسیل زندگی خود شاه است و اینکه ما دوست داریم بدانیم که اندرون و برون شاه چگونه بوده است. کتاب هم کم نمیِگذارد و اطلاعات ریز خوبی در این زمینه می دهد. برای فهمیدن زندگی شاه باید کتابهای فردوست، خاطرات علم و هویدا و کتابهای معتضد و صد کتاب دیگر آن هم به روایت غیر داستانی خواند. اما نویسنده این کتاب در چهارصد صفحه ما را کاملا با شکوه رضاخان، اضمحلال و شکنندگی محمدرضا، عصیانگری اشرف، حلقه به گوشی علم، روشنفکری هویدا، غرور فوزیه، زنانگی ثریا و زیبایی فرح آشنا میسازد. . و خودمانی جیک و پوک محمدرضا را روی دایره می ریزد. اما این کتاب را باید به نوعی  زندگی فرح نیز دانست. دخترک یتیم خیاطی فقیر، که به اندام نیم جان افسانه ها روح دوباره ای بخشید. او یک شبه از کنج گرد گرفته ی قصه ای قدیمی بیرون امد. از جلد دخترک زیبای فقیر بیرون پرید، لباس واقعیت پوشید و ملکه شد..

کتاب را به همه دوستان دور و نزدیک توصیه می کنم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ اسفند ۹۱ ، ۱۵:۳۸
مصطفی تورنگ
شنبه, ۱۹ اسفند ۱۳۹۱، ۰۲:۳۹ ب.ظ

این ناقوس مرگ کیست

زنگ ها برای که به صدا در می آیند؟

ارنست همینگوی،رحیم نامور

انتشارات نگاه


همینگوی پنج رمان خوب به ترتیب خورشید همچنان میدمد،زنگ ها...،وداع با اسلحه،داشتن ونداشتن و پیرمرد و دریا دارد.این کتاب را همینگوی بر اساس خاطراتش از جنگ های داخلی اسپانیا می نویسد.جایی که او برای نشریه ای از کشورش در اسپانیا خبرنگار جنگی بود و از نزدیک شاهد جنگ و جدال بومی های جمهوری خواه با رژیم فاشیست فرانکو بود.شخص اول رمان رابرت جوردان،نیروی نخبه امریکایی است که به صورت داوطلبانه در جنگ حاضر شده است و ماموریت یافته است تا پلی را به مدد دینامیت و با کمک بومی هایی که چریک وار در جنگل ها میجنگند منفجر کند.داستان طی 4 روز روایت می شود و جوردان در این چند روز با بومیان- که هر کدام حکایتی دارند-آشنا می شود.به ماری دخترکی زیبا از بومیان دل می بندد و به نقل از کتاب ،شیرین ترین روزهای عمر خود- این چهار روز - را در میان آن ها می گذراند. پل علی رغم کارشکنیِ گروهی از بومیانِ از مبارزه خسته شده، به همت گروهی دیگر نهایتا منفجر می شود اما ... ولی افتاد مشکل ها!

مهدی غبرایی مترجم مشهور در ترجمه دیگری از همین کتاب، نام کتاب را به صورت «این ناقوس مرگ کیست» ترجمه کرده است. که بسیار به مفهومی که همینگوی از نام کتاب داشته است نزدیک تر است و اصولا تمِ تکرار شونده در داستان همین ترس مرگ و حواشی آن است. ترس، مرگ، اسیر نشدن به وسیله خودکشی و با شجاعت مرگ را در آغوش کشیدن موضوعاتی است که در صفحه صفحه کتاب فریاد می شوند. همه شخصیت های کتاب در صف اول جنگ هستند و همین مبارزه تن به تن به آن ها خودآگاهی و مرگ آگاهی را هدیه داده است. آنجا که مرگ همدوش انسان ها می شود، خواه نا خواه زندگی و همه مظاهر آن سخت قدر دانسته می شود. شخصیت های کتاب فرصت سبز حیات را به دور از بیهودگی به تمامی پاس می دارند و لاجرعه باقیمانده جرعه های زندگی شان را با لذت سر می کشند.

کتاب با تک گویی و واگویه ای از جوردان شروع می شود و با وصفی از او پایان می پذیرد. رمانی زیبا برای لذت بردن و اندیشیدن!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ اسفند ۹۱ ، ۱۴:۳۹
مصطفی تورنگ