اسماعیل
اسماعیل
امیرحسین فردی
سوره مهر
"اسماعیل" پسر یتیمیست که در محلات جنوبی تهران زندگی می کند. با دوستهایی مثل علیخالدار، بایرامدراز و مختارزیبایی آشنا میشود. درس را ول می کند، قهوهخانه نشین میشود. به سن سربازی می رسد. از صدقهسری یتیمی، معاف می شود. با وساطت عامل پخش مواد مخدر به استخدام بانک در میآید. رسمی میشود. حقوق مکفی میگیرد. عاشق میشود. استخوان میترکاند. غم عشق به مسجد رهنمونش میکند و دست آخر در سالهای پایانی نظام شاه با حوادث انقلاب گره میخورد.
در کتابخانهی کوچکم دو کتاب دیگر نیز از امیرحسین فردی دارم و آنها را خواندهام، یکی"کوچک خان جنگلی" که به زندگی میرزا کوچک خان میپردازد و دیگری "سیاه چمن" که مثل همین کتاب به روزهای اول انقلاب ایران مربوط است و در فضای خان و خانبازی دهات و ولایات کوچک روایت میشود.
امیرحسین فردی به نوعی زندگی خودش را در این کتاب به تصویر کشیده است. خانواده فردی مثل اسماعیل از دامنه سبلان به تهران آمده بودند. مثل او وارد فضای مسجد شده بود و همینطور به جریان مبارزات انقلاب پیوسته بود. جالب است که بدانید جایزهی معتبر شهید غنیپور دقیقأ برآمده از مسجد جوادالائمه، مسجد محله امیرحسین فردیست.
خواندن بعضی از فصلهای کتاب واقعأ لذت بخش، شیرین و درگیرکننده است و بعضی فصلها هم متأسفانه ملالآور؛ میشود حین خواندن از چند فصل پرید و چیز زیادی را از دست نداد. کتاب قرار است سهگانهای باشد و فردی جلد دومش را به انتشارات سوره مهر تحویل داده و احتمالأ در نمایشگاه 92 عرضه خواهد شد.